نمیدونم این حس طبیعیه یا نه .

اینکه حس کنی یهو آدمایی که میشناسی دونه دونه دارن غریبه میشن ...
اینکه حس کنی این آدمارو تو خودت با کش دورت نگه داشتی تا تنها نباشی ،،، ولی تا غافل میشی کش از دستت در میره و..  دیگه نداریشون !

شاید این شهر و این خیابونا جای من نباشه ...
شاید باید رفت ، باید تنها موند ...

شاید از وقتی تصمیم گرفتم دیگه دلم برات تنگ نشه اینطوری شدم ....

از چصناله متنفرم :(  
نمیدونم شایدم اینا اسمش فقط ابراز وجود و احساسه ! ولی حتی از اینکه دیگه احساسامو به تو نمیگمم متنفرم ...

درست میشم .